۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

عاشق و خدا

عاشق و خدا:خدايا من تو رو خيلي دوست دارم. هميشه بهت اين رو گفتم. هميشه توي مناجات شعبانيه اون قسمتش كه خيلي دوسش دارم گفتم كه اگر من رو به جهنم بندازي هم به همه اهل جهنم اعلام ميكنم كه من تو رو دوست داشتم و دارم. بنده من! من هم به تو علاقه دارم و اگر ميدونستي شدت علاقه من رو از خوشحالي دوست داشتي زودتر به سمت من حركت كني. راستي خدايا چرا نماز صبح بايد دو ركعت باشه؟ نه قبوله هرچي تو بگي اما ميخوام دليلش رو هم بدونم. اين كه اشكال نداره. راستي خدايا چرا اون چيزي رو كه ازت خواستم بهم ندادي؟ صلاح تو نبود. اما من ميخواستم. اگه بهت ميدادم از من دور ميشدي! نه خدايا! فكر ميكني. من دوستت دارم. هرچي تو بگي اما اين حرف من رو هم گوش كن. تازه اون يكي اون دفعه كه اومدم مشهد جلوي امام رضا(ع) ازت يك خواهشي كردم هنوز اون هم درست نشده! درست ميشه اما كمي بايد صبر داشته باشي. ببين خدايا هرچي تو بگي اما من عجله دارم. اگر زود به دستش بياري زود هم از دستش ميدي. نه خدايا! هرچي تو بگي اما تو به من زود بده من خودم حواسم هست كه چطور ازش مواظبت كنم. نگران نباش از دستش نميدم. بايد صبر كني! صبر؟ هرچي تو بگي اما اگه فردا كارم رو درست نكني من باهات قهر ميكنم. اصلا ديگه نماز هم نميخونم تا ببيني كه خيلي جدي حرف ميزنم. خوب خودت ضرر ميكني! من كه به اون نماز محتاج نيستم. من اين چيزها حاليم نيست. من ميخوام ميخوام ميخوام.... اين يكي از امتحاناتت هست. محبتت چقدر بود؟؟ نه خدايا من خيلي دوستت دارم اما... اگه من رو دوست داري فقط گناه نكن مثلا اينجا غيبت نكن! خدايا هرچي تو بگي اما آخه نميشه كه من وسط اين جمع اظهار نظر نكنم و نگم كه من هم ميدونم كي چيكار كرده! ضايع ميشم. دروغ نگو! خدايا باشه هرچي تو بگي اما اگه راستش رو بگم كه كارم پيش نميره! باشه خدايا هرچي تو بگي اما يك نظر كه اشكال نداره. تازه اينها عادي شده ديگه! لذتي هم نيست. مواظب... خدايا صدا نمياد! ديگه صدا قطع شد. حالا چند روز ديگه ميام و توبه ميكنم. فعلا هي نگو اين كار رو بكن اون كار رو نكن. تازه يادت نره چيزهايي رو هم كه خواستم زود فراهم كني.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر