من به هیچ وجه خدا را لمس نکردم، ولی خدایی که قابل لمس
باشد که دیگر خدا نیست. اگر هر دعایی را هم اجابت کند، همینطور. همانجا
بود که برای نخستین بار حدس زدم که عظمت دعا بیش از هر چیز در این امر
نهفته است که پاسخی به آن داده نمیشود و زشتی سوداگری را به این مبادله
راهی نیست. این را هم دریافتم که آموختن دعا، آموختن سکوت است و عشق فقط از
جایی شروع میشود که دیگر هیچ انتظاری برای گرفتن هیچ چیز وجود نداشته
باشد. «عشق» تمرین «نیایش» است و «نیایش» تمرین سکوت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر